بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

برادران گرامی، اعضای محترم شورای نگهبان

سلام‌علیکم

 

با احترام، سال‌هاست که در انتظارم شاخص‌های ارزشیابی عملکرد روسای جمهور و دولت‌های پیشین شناسایی و معرفی شوند؛ شاید یکی از مهم‌ترین مراجعی که شایسته است بدین شاخص‌ها بیندیشد، شورای نگهبان قانون اساسی است؛ شورایی که باید متشکل از افراد دلسوز و دانشمندان نگران آینده کشور باشد.

اکنون، با توجه به آنچه در دوره‌های پیشین گذشت و باملاحظه خیل مشتاقانی که با اعتمادبه‌نفس بالا، نامزد سکانداری سیستم اداری کشور شده‌اند، به اهمیت و اعتبار نقش شما بیشتر اندیشیدم و تصمیم گرفتم تا مواردی را بر حسب تخصص و تجربه طولانی خود، در دانش مدیریت دولتی و اداره امور کشور، تدوین کرده و به حضور شما پیشنهاد نمایم.

واضح است که کار شما بسیار دشوار است و هر تصمیم درست یا نادرست شما، ممکن است سرنوشت کشور را علاوه بر چهار سال یا هشت سال پیش رو، طی قرن‌های آینده نیز تحت تأثیر قرار دهد که ما هنوز آسیب خورده انتخاب آخرین پادشاهان سلسله‌های هخامنشی، ساسانی، خوارزمشاهی، صفوی، قاجار و پهلوی هستیم و خود بهتر می‌توانید قضاوت کنید که هنوز به‌شدت تحت تأثیر تصمیم‌های خوب و بد رؤسای جمهور و سایر دولتمردان بعد از انقلاب اسلامی قرار داریم.

از سویی می‌دانم که حدود صلاحیت و دامنه اختیارات شما، محدود به تشخیص ویژگی‌های معینی در نامزدی ریاست جمهوری است؛ ویژگی‌هایی که بر حسب تشخیص مصلحت کشور، قابل تفسیرند و در نظرگرفتن شأن فقاهت و ضرورت حقوق دانی برای اعضای محترم شورای نگهبان، به جهت ناگزیر بودن آنان از تفسیر سالم قانون و پرهیز شرافتمندانه از تفسیر به رأی آن است. در نظر داشته باشید که اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی، علاوه بر ایرانی‌الاصل بودن، امانت، تقوی، ایمان و باور به قانون اساسی و جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور، بر ضرورت مدیر و مدبر بودن رئیس‌جمهور تأکید دارد؛ از آن جهت که رئیس‌جمهور نه با یک نسل که با نسل‌های آینده کشور سرو کار دارد و علاوه بر نسل حاضر، ممکن است متعرض حقوق نسل‌های پیشین (از حیث حفظ آثار نیک آن‌ها) یا نسل‌های آینده (از حیث تخریب منافع و منابع متعلق به آن‌ها) گردد.

بنابراین خواهش می‌کنم به موارد زیر توجه بفرمایید و آن را تلاشی برای تفسیر تخصصی این ویژگی‌ها، به‌ویژه از حیث مدیر و مدبر بودن، در نظر بگیرید:

رئیس‌جمهور کشور بزرگ و ارجمند ایران اسلامی، باید از ویژگی‌های زیر برخوردار باشد:

یک) ایمان: او باید بداند و باور کند که در معرض آزمون خداوندی است که به‌دقت، حساب ذره‌ها را نگه می‌دارد.

دو) درایت و دوراندیشی: او باید بتواند پیامدهای عمل و اقدام خود را در نظر آورد تا به اهمیت پندار، گفتار و کردار خویش و تأثیر آن بر سرنوشت جامعه آگاه گردد.

سه) تخصص در امر اداره: او باید بداند که اداره چیست و چه نقشی در سرنوشت کشور و آحاد جامعه دارد.

چهار) شجاعت: او باید بتواند فاصله‌ی حماقت و جسارت صرف را تا شجاعت و استقامت آگاهانه، درک کند و میان آن‌ها مرز قائل شود.

پنج) هوشمندی: او باید بتواند شرایط زمان و مکان را درک کند و در لحظه، تصمیم‌های معتبر و پایدار بگیرد.

شش) مسئولیت‌پذیری: او باید مسئولیت پیامدهای همه تصمیم‌ها و خط‌مشی‌های مورد تأکید خود را بر عهده بگیرد.

هفت) ادب و نزاکت: او باید بداند که در یک مقطع چهارساله، پرچم‌دار اعتبار و حیثیت یک ملت در طول تاریخ گذشته و رویدادهای آینده است؛ پس باید در همه حال مؤدب و باوقار ظاهر شود باید بفهمد که ادب و نزاکت او معرف تشخص و اعتبار اعضای یک ملت و شاهدی بر وقار و اقتدار فرهنگی آنان است.

هشت) صبر و متانت: او باید بلد باشد گاهی سکوت کند، هرچند که سکوت کردن برایش دشوار باشد و او را مورد انتقاد عوام قرار دهد؛ ضمن اینکه او باید بتواند با متانت در برابر رسانه‌ها ظاهر شود.

نه) اعتماد به ‌نفس برخاسته از توکل: او باید با توکل و اعتماد به حضرت حق، در اجرای تعهدات و انجام وظایف خود، پایداری نماید و مطمئن ظاهر شود؛ البته تائید می‌فرمایید که فرق زیادی است میان اعتماد به نفس برخاسته از توکل و اعتماد به ‌نفس کاذب و حماقت بنیان.

ده) ثبات شخصیت: او باید در دوره‌های طولانی، شخصیتی باثبات و مطمئن نمایان سازد.

یازده) ثبات رأی: او باید از ثبات رأی در دوره‌های طولانی برخوردار باشد تا بتوان به رفتارش اعتماد کرد.

دوازده) صدق: او باید مظهر صدق گفتار و راست‌گویی در دوره‌های طولانی باشد؛ ضمن اینکه باید کردارش با گفتارش منطبق باشد.

سیزده) بصیرت به حال و آینده: او باید از قدرت تحلیل و فهم حوادث در حال وقوع در جهان برخوردار باشد.

چهارده) قدرت تحلیل امور پیچیده در روابط بین‌المللی: او باید اهمیت امور بین‌الملل را درک کند؛ برای مثال او باید بفهمد که گاهی تهدید نا به‌جای یک کشور دشمن در عرصه بین‌المللی، به عامل ایجاد نفع برای آن کشور تبدیل می‌شود، در همان حالی که منافع ملی ما را تضعیف می‌نماید؛ در این‌گونه موارد حتی می‌توان به سرشت این‌گونه تهدیدهای فرو کاهنده، مشکوک شد.

پانزده) پرهیز از سوءاستفاده از قدرت: او باید بفهمد که قدرت امانت است و حق ندارد آن را دستاویز خواسته‌های حزبی و گروهی و قومی و نژادی و قبیله‌ای نماید.

شانزده) شعور فهم اثر نهایی عمل و اقدام: او باید بتواند در پس نتایج زودگذر، پیامدهای تسلسلی و اثر نهایی اعمال و اقدامات خود را در نظر آورد.

هفده) تسلط بر حداقل یک زبان خارجی: او باید با زبان رایج بین‌الملل آشنا باشد نه برای ادعای زننده زبان‌دانی و تظاهر یا تفاخر بدان، بلکه برای استفاده برتر از زبان و زمان در هنگامه مراودات بین‌المللی و به‌ویژه، در مناظره‌ها و مذاکره‌های مرتبط با منافع ملی. او باید حتی در صورت تسلط بر زبان خارجی، از مترجمانی امین استفاده کند و نقش مترجم را در استفاده از زبان، به‌ویژه برای تأمل و دقت بیشتر در مذاکره‌های خارجی، پررنگ سازد، او باید همواره در موقعیت‌های رسمی، به زبان فارسی سخن بگوید.

هجده) التزام به رعایت اصول اخلاقی و معرفی الگوی خردمند فرهنگی: او باید به منزله نماینده ملت شریف ایران، از ویژگی­های اخلاقی پسندیده برخوردار بوده، الگوی مکارم اخلاقی و معرفی فرهنگ تعالی­گرا باشد.

نوزده) آراستگی ظاهر و وجاهت در پوشش: او باید ظاهری آراسته و شایسته و موقر داشته باشد و به‌ویژه، این آراستگی را در بلندمدت نمایان سازد.

بیست) پرهیز از شتاب‌زدگی در پاسخگویی: ارائه پاسخ فی‌البداهه، همیشه نشانگر هوشمندی نیست، بلکه شاید نشانگر کوته‌نظری و خودشیفتگی باشد و منافع ملی را تهدید نماید.

بیست‌ویک) فهم منافع ملی: او باید بفهمد که منافع ملی، حق مردم در نسل‌های متوالی و امانت پروردگار است؛ حقی که قابل بخشش و مطاع زد و بند در ساحت سیاست داخلی یا خارجی نیست.

بیست و دو) پرهیز از خودشیفتگی: او نباید شیفته و مرعوب شخصیت خود شود و در مواضع و مکان‌های گوناگون، به توصیف توانمندی‌های خود بپردازد و در شرح ماوقع، شعف‌زده و مفتون خویشتن ظاهر گردد.

بیست‌وسه) ثبات روانی: او باید از سلامت روح و روان و ثبات عاطفی برخوردار باشد و حتی‌المقدور مختصات شخصیتی بزرگسال را احراز کند و نمایان سازد.

بیست‌وچهار) توان مهار احساسات: او باید بتواند خشم، شادی، نگرانی، اطمینان و حتی باورهای یقینی خود را با فهم شرایط، مهار نماید و در لحظه و در موقعیت، به‌گونه‌ای ابراز احساسات کند که منطبق با مصالح و منافع کشور باشد.

بیست‌وپنج) فهم دانش اقتصاد: او باید با حداقل‌های دانش اقتصاد و به‌ویژه اقتصاد بین‌الملل آشنا باشد.

بیست‌وشش) فهم دانش سیاسی: او باید با حداقل‌های دانش سیاسی، به‌ویژه سیاست بین‌الملل آشنا باشد.

بیست‌وهفت) فهم دانش حقوق: او باید با حداقل‌های دانش حقوق، هم در عرصه داخلی و فهم حقوق عامه مردم و هم در عرصه بین‌المللی و فهم حقوق متقابل کشورها آشنا باشد.

بیست‌وهشت) فهم دانش مدیریت: او باید با حداقل‌های دانش مدیریت، هم در رفتار با کارکنان و هم در رفتار با آحاد مردم آشنا باشد.

بیست‌ونه) فهم دانش اداره: او باید با حداقل‌های دانش اداره و نحوه هدایت دستگاه‌های دولتی، از حیث تأثیر بر سرنوشت کشور آشنا باشد.

سی) فهم دانش خط‌مشی: او باید با حداقل‌های دانش خط‌مشی، به‌ویژه از حیث نحوه طراحی نتایج، دستاوردها، آثار نهایی و هدایت پیامدهای تسلسلی اقدامات برخاسته از اجرای خط‌مشی، با ملاحظه منافع عمومی، آشنا باشد.

سی‌ویک) فهم روانشناسی اجتماعی و سیاسی: او باید با حداقل‌های دانش روانشناسی، به‌ویژه از حیث درک آثار مخرب موج‌آفرینی و هیجان‌انگیزی کاذب در میان عامه مردم آشنا باشد؛ به‌طوری‌که شرافتمندانه از برانگیختن احساسات مردم برای نیل به مطامع سیاسی خود اجتناب ورزد.

سی‌ودو) فهم عبرت­های تاریخی و دانش آینده: او باید ضمن عبرت از رویدادهای تاریخی با حداقل‌های آینده‌پژوهی و آینده‌نگری و تأثیر عملکرد امروز بر آینده و ضرورت مدیریت زمان و تحلیل موقعیت آشنا باشد.

سی‌وسه) فهم ارزش مشورت با خردمندان و نخبگان: او باید بداند که هیچ انسانی صاحب علم کامل نیست و همه نیاز به مشورت دارند و در هر حادثه و هرلحظه، ممکن است نظرها و آراء بسیار صائبی در بین مردم و دانشمندان وجود داشته باشند که آشنایی با آن‌ها، گاهی نجات‌دهنده کشور است؛ به ویژه او باید تلاش کند تا از آراء و دیدگاه­های نخبگان حقیقی (نه نمایشی) برخوردار گردد؛ به گونه­ای که مطمئن شود به بهترین آراء ممکن دست یافته است.

سی‌وچهار) فهم اهمیت پاسخگویی در برابر مردم: او باید بفهمد که موظف است به مردم گزارش دهد و به سؤالات آن‌ها پاسخ گوید.

سی‌وپنج) فهم اهمیت حساب پس دهی در برابر مردم: او باید بفهمد که مسئولیت همه اعمال خود و کارگزارانش، از هیات دولت گرفته تا مسئولانی که به کار می‌گمارد، بر عهده اوست و حق ندارد دراین‌باره اهمال ورزد و باید اشتباهات خود را جبران نماید.

سی‌وشش) فهم اهمیت حساب پس دهی در پیشگاه پروردگار: او باید بفهمد که همه پاسخگویی‌ها و حساب پس دهی‌های دنیوی، در برابر شدت و عظمت پاسخگویی یک رهبر اجتماعی در پیشگاه پروردگار، ناچیز است. در این امتداد، او باید از عواقب پاسخگویی و حساب پس دهی اخروی، هراسان و نگران باشد.

سی‌وهفت) پرهیز از تخریب شخصیت یا تحقیر دیگران: او باید از تخریب شخصیت و تحقیر دیگران (حتی دشمنان) پرهیز نماید و بتواند بدون تظاهر، به حقوق شهروندان موافق و مخالف خود احترام بگذارد.

سی‌وهشت) پرهیز از سوءاستفاده از اطلاعات: او باید از اطلاعات برای تصمیم‌گیری برتر یا روشنگری اذهان عامه استفاده کند و هیچ‌گاه آن را به مثابه ابزار باج‌گیری و تهدید و اخذ حق‌السکوت رفتاری یا اعتباری یا مادی، به کار نگیرد؛ در واقع استفاده از اطلاعات باید فقط برای احقاق حق و روشن گری راه باشد؛ در این امتداد تأکید می‌شود که استفاده ابزاری از اطلاعات برای موج‌آفرینی و رأی آوری، جرم حکومتی است.

سی‌ونه) پرهیز از تطمیع فقرا و عامه مردم: رئیس‌جمهور نباید با دامن زدن به فقر عامه و پرداخت کمک‌های تحقیرآمیز، تشخص و اعتبار و وجاهت عامه مردم شریف جامعه را دست‌مایه حفظ خود بر مسند قدرت نماید؛ بنابراین رفع فقر باید با احترام و حفظ عزت افراد، به‌طور ریشه‌ای، اصولی و مدبرانه انجام پذیرد.

چهل) رسیدگی به فقرا: رئیس‌جمهور باید با مفهوم خط فقر، خط معیشت و فقر قابلیتی آشنا باشد و بفهمد که هرگونه تصمیم خردمندانه یا نابخردانه او و یارانش، ممکن است شدت فقر را کم یا زیاد کند؛ تا حدی که ممکن است بنیان خانواده‌ها را زیر فشار بی‌عدالتی متلاشی سازد؛ خانواده‌هایی که همه افراد آن‌ها، از او و از اعضای هیأت دولت او، مهم‌تر و محترم‌ترند تا زمانی که حقوقشان اعاده گردد.

چهل‌ویک) اهمیت قائل شدن برای شعور مردم: او باید از دست‌کم گرفتن مردم پرهیز نماید و ضریب شعور و هوشمندی مردم را بیش از خود بداند و به آن‌ها احترام بگذارد. او باید از تخطئه و فریب و توجیه در برابر مردم بپرهیزد.

چهل‌ودو) فهم اهمیت آموزش‌وپرورش و نسل‌های آینده: او باید بفهمد که کیفیت مهارت‌های نسل آینده، سطح دانش آیندگان و مراتب هوشمندی و خلاقیت آنان، آینده کشور را شکل می‌دهد؛ پس باید سیستم آموزش ‌و پرورش پیشرو داشته باشد.

چهل‌وسه) فهم روابط نهادهای اجتماعی: او باید بفهمد که نحوه مواجهه با روابط نهادهای مهم خانواده، بازار، حکومت، مذهب، آموزش و رسانه، بسیار مهم و سرنوشت‌ساز است.

چهل‌وچهار) فهم روابط قوای سه‌گانه: او باید بفهمد که روابط سالم قوای سه‌گانه، از حیث مراتب اطلاع‌رسانی و نظارت پاکیزه بر عملکرد یکدیگر، به دور از تهدید و قشون‌کشی، ضامن سلامت و اقتدار سامانه سیاسی و اجتماعی کشور است.

چهل‌وپنج) فهم ارزش قانون اساسی: او باید بفهمد که قانون اساسی، سند تعهدات فرا نسلی است و تا زمانی که تغییر نیافته، باید به‌منزله یک تعهد اجتماعی ضمانت آور برای قوه مجریه، به‌دقت اجرا شود.

چهل‌وشش) درک اهمیت رعایت حریم آزادی‌های قانونی: رئیس‌جمهور باید قانون اساسي را خوانده و فهميده باشد تا درک کند و بداند كه احترام به آزادی‌های اساسي و حقوق شهروندي، وظيفه حكومت است نه عطيه آن.

چهل‌وهفت) فهم ارزش برابری حقوق مردم: او باید فهم درستی از برابری حقوق مردم گوناگون در برابر قانون داشته باشد.

چهل‌وهشت) برخورداری از توان عذرخواهی و پوزش‌خواهی از مردم: او باید به حدی از آخرت خویش نگران باشد که بتواند به‌راحتی از اشتباهات دنیایی خود پوزش بخواهد و برای جبران کردن آن اشتباهات، برنامه ارائه دهد؛ به‌طوری‌که اگر پروژه‌ای را به‌اشتباه آغاز کرد، در هر مرحله‌ای که بود، از ادامه اشتباه منصرف گردد و مراتب را به استحضار عامه مردم برساند.

چهل‌ونه) فهم ارزش عدالت: او باید درک درستی از مضیقه‌های ناشی از عدالت گرایی در برابر مزایای دوربرد و فرازمانی آن داشته باشد تا بتواند دشواری‌های عدالت گرایی و حق مداری را تحمل کند؛ او باید با مفهوم عدالت و انواع جلوه‌ها و ابعاد آن، نظير عدالت بين قومي، عدالت منطقه‌ای، عدالت بين نسلي، عدالت توزيعي، عدالت احساسي، عدالت رویه‌ای، عدالت مراوده‌ای، عدالت مشاهده‌ای، عدالت زباني و عدالت محيطي آشنا باشد و حتی‌المقدور آن‌ها را رعايت كند.

پنجاه) پرهیز از ادعاهای موهوم و وهم‌آلود و انگاره پردازی کاریزما: او باید ضمن حفظ توازن شخصیت، از دعاوی کاریزماتیک و گفته‌های موهوم خرافی و خلاف عقل سلیم اجتناب ورزد.

پنجاه‌ویک) ترجیح منافع دوربرد ملی بر منافع کوتاه­برد سیاسی: او باید با ملاحظه منافع دوربرد کشور، از حرص و طمع بزرگ‌نمایی عمل خود، برای جلب آراء عامه به‌سوی حزب خود بپرهیزد.

پنجاه‌ودو) اهتمام به اجرای برنامه‌های مصوب: او باید در اجرای برنامه‌های قانونی جدی باشد، او باید با نیت و برنامه و طرح آگاهانه اصلاح، وارد عرصه خط‌مشی‌گذاری عمومی ‌شود و براي هرگونه انحراف از برنامه‌های ساليانه يا پنج‌ساله در مسير تحقق چشم‌انداز، توجيهي عقل پسند و تخصص گرايانه ارائه نمايد.

پنجاه‌وسه) آشنایی با اهمیت بودجه: او باید با مفهوم بودجه و آثار و كاركردها و پيامدهاي تسلسلی اجراي آن آشنا باشد.

پنجاه‌وچهار) پرهیز از افتتاح پروژه‌های نمایشی: او باید بفهمد كه حق ندارد با افتتاح پروژه‌های نارس يا نمايشي، بیت‌المال را براي جلب آراء عامه به هدر بدهد؛ ضمن اینکه باید به‌درستی درک کند که مجاز نیست از بیت‌المال برای جلب آراء عمومي و بازاريابي سياسي بپرهیزد.

پنجاه‌وپنج) درک اهمیت صلح برای آبادسازی: او باید ارزش صلح و ثبات امور اجتماعي و اهميت استفاده از فرصت‌های دوران آرامش براي تقويت بنيه اقتصادي، سياسي و فرهنگي جامعه را بفهمد.

پنجاه‌وشش) مناعت طبع و بزرگواری منش: او باید منيع الطبع بوده، از بيماري اشتياق به قرار گرفتن در برابر دوربين و صدر اخبار جهاني و جلب توجه ديگران، بی‌نیاز باشد.

پنجاه‌وهفت) درک اهمیت خانواده‌های سالم: او باید اهميت نقش اصيل خانواده­هاي سالم را برای پی‌ریزی يك سيستم اجتماعي رو به رشد و تعالی گرا درك كند.

پنجاه‌وهشت) درک اهمیت کودکان و نسل جوان: او باید با اهميت نقش كودكان و جوانان درشكل دهي به واقعیت‌های آينده آشنا باشد و بتواند با انتخاب وزراي شايسته، سيستم آموزشي فوق فعالي را بدين منظور ساماندهي كند.

پنجاه‌ونه) باور به شایسته‌سالاری: او باید هنگام انتخاب مسئولان و وزرا و معاونان خود، به حسن سابقه آنان توجه كند و از شعور درك تمايز تجربه اثربخش و تجربه احيا، از تجربه خنثي يا تجربه تخريب برخوردار باشد؛ ضمن اينكه خودش از تجربه خنثي يا تجربه تخريب مبرا بوده، تجربه اثربخش داشته باشد.

شصت) اهتمام به توسعه سرمایه­های انسانی و اجتماعی: او باید با شوق و جدیت برای حفظ وحدت ملی و توسعه سرمایه اجتماعی کشور تلاش کند و از هر عامل احتمالی فروکاهنده سرمایه­های انسانی و اجتماعی بپرهیزد.

شصت و یک) درک اهمیت آمایش سرزمین: او باید فهم درستی از ضرورت آمایش سرزمین و تخصیص بهینه ظرفیت­های توسعه مکانی، زمانی و انسانی داشته باشد.

شصت و دو) پرهیز از سپرساختن دین و باورهای معنوی: او باید خود را وقف اعتلای کشور و توسعه باورهای معنوی و تعالی­گرایانه مردم سازد و از هر گونه برخورد ابزاری و سپرساختن دین و معنویت اجتناب ورزد.

شصت و سه) حساسیت به حفظ بیت­المال: او باید جدی­ترین حافظ بیت­المال و منافع ملی باشد و از هر گونه سهل­انگاری در رعایت حدود منابع ملی پرهیز کرده، نسبت به رعایت حریم منابع عمومی و حقوق عامه مردم حساس باشد.

امید آنکه توجه به این نکات، به آن بزرگواران کمک نماید تا در این مرحله حساس تاریخی، همچون پزشکی حاذق، تهدیدهای خطرناک ویروس‌هایی چون «دنیاطلبان مدعی دین‌داری»، «دین‌ستیزان مدعی زهد و عرفان» و «دانشمند نمایان بی‌بهره از دانش» را از سر ملت بزرگوار ایران اسلامی دور سازند؛ تا این کشور، به‌مثابه امانت بزرگ پروردگار و امر صاحب آن، بر اساس مصالح مردم یا ذی‌حقان اصلی آن، اداره گردد.

 

علی‌اصغر پورعزت

استاد گروه مدیریت دولتی دانشگاه تهران

۳۰ فروردین ۱۳۹۶